هواپیما که از اوج آسمان آبی در میان ابرهای نقره یی و پنبه یی غوطه خورد و پایین آمد، ناگهان پر از عطر گل محمدی شد. آنها که برای نخستین بار وارد فضا و اسمان مشهد می شدند، بهت زده و متعجب همدیگر را نگاه کردند و در هواپیما چشم گرداندند. چه کسی عطر در هوا پاشید؟

 

آنها که با این بوی و این فضا مانوس بودند، روی خود را به سمت راست هواپیما برگردانده و سعی کردند از شیشه های کوچک پنجره هواپیما گنبد و گلدسته های طلایی مرقد مطهر هشتمین خورشید ولایت و امامت حضرت موسی الرضا (ع) را ببینند.

قطره های اشک از چشم ها جوشید و بر گونه ها رها شد و رطوبتش با عطر فضای هواپیما در هم آمیخت و در دل ها بهار عشق شکفت. می دانی که چه می گویم.

 

اینجا خراسان است. چه آنها که مشهد را برای اولین بار است می بینند و چه آنها که هیچ فرصتی را برای سفر به این دیار عشق و غربت از دست نمی دهند. همه ایرانی هستیم و با نام خراسان آشنا هستیم. اگرچه پیش از حضرت موسی الرضا(ع) و شهادت او قدمت دارد و به نام توس و مرو مشهور بود، ولی ما مسلمان ها و شیعه ها، به اعتبار ضامن آهو و شهادت مظلومانه او را می شناسیم.

خراسان، سرزمین خورشید در شرق و شمال شرقی ایران، یک ششم از پهنه و گستره ایران است. با تاریخی بس طولانی، به قدمت باستان و فراباستان که کتیبه های شاهان هخامنشی، به ویژه داریوش گواه آن است و مورخان دوران یونان باستان که از شکوه آن می گفتند.

 

سرزمینی است که در فصل های متعدد تاریخ ناجیان – منجیان – ایران زمین از آنجا برخاسته اند و به گواهی تاریخ مکتوب، نخستین بار، “اشک” نامی از خراسان، موجد سلسله “اشکانیان” شد و به سلطه سلوکیان بیگانه – یونانی ها (مقدونی ها)یی که پس از اسکندر بر ایران مسلط بودند خاتمه داد.

خراسان، قطعه یی از پازل و چینه نقشه ایران، بیرون از طول و عرض جغرافیایی، از فرا دست تخیلات و تصورات و افسانه ها تا آن سوی واقعیت ها گسترده است و با هزار تویی از ناشناخته های اغوا کننده مانند اقیانوسی بسیار زیبا که شیفتگانش را غرق می کند.

 

برای دیدن و شناختن خراسان و ابعاد بیرون از شمار آن، چشمان بی شمار باید داشت و عشقی نا تمام، دست طلب و پای شوقی که تو را یاری کند.

خراسان، تاریخ است، طبیعت است، هنر و صنعت است و کشاورزی است. علم است و معرفت و … با بعدها و سویه های گوناگون که غور در آن ها را سفرهای طولانی باید.

 

خانم ها، آقایان – بعد از چند لحظه در فرودگاه مشهد به زمین می نشینیم. شرکت هواپیمایی “ایران ایر تور” اقامت خوبی را در مشهد برای شما آرزو می کند.

از هواپیما که بیرون می آیید، وارد یک شهر نمی شوید پای در یک دنیای دیگر می گذارید. دنیایی که با هر شناختی از آن، جهان های دیگر و تازه یی به روی شما باز می شود. در حالی که از هواپیما پیاده شده اید، به پرواز خود ادامه می دهید.

 

در زیر آسمان آبی خراسان از پیچ و خم کوهستان های سر به فلک کشیده اش تا عمق کویر، بیست و دو شهرستان با ده ها شهر و صد هزاران روستا گسترده است که فزون از ۵/۲ میلیون نفر انسان، با قلب های بزرگ و دست های گرم و مهربان در آن زندگی می کنند. و این سرزمین بزرگ و شگفت انگیز، در هر روز از سال، دست کم یک میلیون نفر مهمان دارد.

اینجا دربار سلطان محمود غزنوی است. محمود سرمست غرور خویش است. رامشگران و خنیاگران می نوازند. چهارصد شاعر گرداگرد مجلس حلقه بسته اند. یکی در آن میان از حلقه بیرون است و غم پنهان بر چهره دارد.

 

او همان است که شاهنامه را سرود. فردوسی توسی – کسی که سی سال تمام شاهنامه را سرود. یک جهان شرف و ا نسانیت را در خلق و خوی ایران و ایرانی خلق کرد و پاسخی داد به اعراب و تمام بیگانگانی که در فصل های بعدی تاریخ چشم طمع به ایران داشتند. هر چند در تنگدستی مرد ولی ایران و ایرانی را برای همیشه رهایی بخشید.

قرن پنجم هجری، عصر وحشت و خون. زمان سلطه مغول ها بر ایران. اینجا سبزوار است. شهر سربداران. شهر خلیفه و شیخ حسن جوری و… کسانی که یکصد سال بعد از فردوسی و شاهنامه او، درس میهن پرستی خویش را پس می دهند، در برابر مغول سر به دار می دهند ولی سلطه را نمی پذیرند. «اگر سر به سر تن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم»

 

تاریخ تکرار شد. سربداران نخستین حکومت محلی خویش را در برابر مغول ها تشکیل دادند. به مغول ها باج ندادند و آنها را از خراسان بیرون کردند.

اینجا نیشابور است. شهر عطار، شهری که بیش از همه بر سر راه مغول بود.

 

عطار دانشمند داروفروش ثروتمندی که با مرگ یک درویش، شورید و سر از عالم عرفان درآورد و خود با عرفان خویش قطب مقاومت شد در برابر مغول هایی که بر خراسان هجوم آورده بودند.

در کنار همه آثاری که خلق کرد یک مثنوی به نام “بی سر نامه” سرود(حکایت مرگ و شهادت خویش) و گویند در سن و سال پیری، با مغول جنگید و شهید شد. عطار از شاعران شهید ایران در فتنه مغول است.

 

محلات نادری در شمال خراسان. آن مرد بلند قد استخوانی که پوستین بر دوش دارد و تبرزینی در کنار دستش گذاشته سات نادر است. نادر شاه افشار در عرصه نبرد با عثمانی ها، به توطئه در چادرش کشته شد. می گویند در خراسان آن روز مرد بسیار بود، اما نادر را همت بلند او و اراده برای رهایی ایران، از دیگران ممتاز می کرد. پوستین دوزی بود از قبیله افشار در روستاهای شمال خراسان.

این افسر بلند قامت که در زندان زنجیرش کرده اند کلنل محمد تقی خان پسیان است در مشهد. افسر دلیری که تا آخرین فشنگ خود علیه اجنبی ها جنگید و تسلیم نشد تا ایران را تسلیم کند.

 

دست آخر به دستور استعمار انگلیس سرش را از تنش جدا کردند و به رضاخان هدیه دادند.

اینجا، خانه محقری است در کاشمر، تبعیدگاه سید حسن مدرس مجتهد و مجاهد نستوهی که حقیقت را فدای مصلحت نکرد.

 

زمان: ۲۳ آذر ۱۳۱۶ شمسی، ۲۶ رمضان ۱۳۵۷ قمری، یک ساعت بیش به افطار نمانده است. دو پاسبان شهربانی زهر در چایش می ریزند و به زور وادارش می کنند که روزه خود را با چای مسموم بشکند. تاثیر سم در بدن مدرس زمان می برد. ماموران تحمل نمی کنند، شال گردن او را بر گردنش می پیچند و قبل از آنکه سم اثر کند، با فشردن گلویش او را خفه می کنند.

جرم مدرس این بود که رضاخان را شاه قانونی و شرعی نمی دانست و با دیکتاتوری های او مخالف بود و این دو سال بعد از واقعه خونین مسجد گوهرشاد مشهد بود که رضاخان بر سر مساله حجاب مسجد و مردم را به خاک و خون کشید.

 

مشهد، بهمن ۱۳۵۷، قیام مردم، سرنگونی رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی.

خیابان ها لبریز از شادی و سرور است. اگرچه هنوز آثار قیام و انقلاب و خون شهیدان باقی است ولی نقل و نبات از زمین و آسمان می ریزد.

 

خراسان با تمام آنچه شمه ای از آن را دیدید و شنیدید سرشار از آثار و ابنیه تاریخی است و موزه های گوناگون دارد. هر گوشه یی از خراسان، یک موزه است و همه آنچه در خراسان هست، در فرصت کوتاه قابل شرح نیست و در یک فهرست مختصر نمی گنجد. در این سفر که هدیه ای است از ایران ایرتور، همه شما را دعوت می کنیم تا با راهنمایی کتاب “خراسان” نوشته ایرج افشار، از مجموعه جامع ایران شناسی و گردشگری، در خراسان گردش کنید و تا می توانید دیدنی های خراسان را ببینید.

صنایع دستی خراسان از فیروزه و منبت کاری و ملیله دوزی و گبه بافی و گلیم بافی، چهره گیرایی است از دیدنی های خراسان. خراسان امروز، علاوه بر اینها جلوه گاه صنعت و صنایع مدرن است که بحث آن از مقوله گردش و تفریح و تفرج بیرون است.